کار خیاط جمع آوری مواد اولیه ، یافتن نخ های منطبق ، برش پارچه به شکل دلخواه ، در نهایت پارچه دوختن و تحویل مشتری است.
آژانس تبلیغاتی دقیقاً مانند خیاط است. این تبلیغات را ایجاد می کند ، برنامه ریزی می کند که چگونه ، چه زمانی و در کجا باید تحویل داده شود و آن را به مشتری تحویل می دهد. آژانس های تبلیغاتی عمدتا به هیچ سازمانی وابسته نیستند.
این نمایندگی ها تمام تلاش خود را برای فروش محصول مشتریان انجام می دهند. آنها گروهی از افراد متخصص در زمینه های خاص خود را دارند ، بنابراین به شركت ها یا سازمان ها كمك می كنند تا به روشی آسان و ساده به مشتری هدف خود برسند.
اولین آژانس تبلیغاتی ویلیام تیلور در 1786 و پس از آن جیمز “جم” وایت در 1800 در لندن و رینل و سون در 1812 بود.
فهرست مطالب
همه شرکت ها می توانند این کار را خودشان انجام دهند. آنها می توانند در تلویزیون ها یا سایر مکان های رسانه ای تبلیغات ، چاپ یا تبلیغات انجام دهند. آنها همچنین می توانند حساب ها را مدیریت کنند. پس چرا آنها به آژانس تبلیغاتی نیاز دارند؟ دلایل استخدام آژانس های تبلیغاتی توسط شرکت ها عبارتند از:
هر سکه دو روی دارد
منتقدان به روشهای خاص خود مورد ستایش و انتقاد قرار می گیرند. تبلیغات در کنار تصاویر منفی تأثیرات مثبت بسیاری دارد. John O ’Toole به عنوان رئیس انجمن آژانس های تبلیغاتی آمریکا ، تبلیغات را چیز دیگری توصیف کرده است. این مربوط به مطالعات نیست ، اما آموزش می دهد. این روزنامه نگار نیست اما تمام اطلاعات را می دهد. و این وسیله ای سرگرم کننده نیست بلکه همه را سرگرم می کند.
حال اجازه دهید جنبه های اقتصادی و اجتماعی تبلیغات را مرور کنیم.
محصولات تبلیغ شده همیشه بهترین محصولات موجود در بازار نیستند. برخی محصولات غیرآگهی نیز وجود دارند که به اندازه کافی خوب هستند. اما تبلیغات با نشان دادن تصویر مثبت از محصول به افزایش ارزش محصولات کمک می کند که به نوبه خود مشتریان را متقاعد به خرید آن می کند. تبلیغات مصرف کنندگان را در مورد کاربردهای محصولات آگاه می کند ، بنابراین ارزش آن را در ذهن مصرف کنندگان افزایش می دهد. برای مثال تلفن های همراه برای اولین بار به عنوان یک ضرورت در نظر گرفته می شد اما امروزه تلفن های همراه دارای چندین ویژگی هستند که آنها را به راحتی برای مصرف کنندگان تبدیل می کند.
قیمت برخی از محصولات تبلیغاتی بیشتر از محصولات بدون تبلیغات است اما بالعکس نیز صادق است. اما اگر رقابت بیشتری برای این محصولات در بازار وجود داشته باشد ، قیمت ها باید پایین بیایند ، به عنوان مثال ، انواع آب میوه های کنسرو شده از مارک های مختلف. بنابراین برخی از افراد حرفه ای مانند حسابداران رسمی و پزشکان مجاز به تبلیغ نیستند.
اما برخی از محصولات تبلیغات زیادی انجام نمی دهند و به مقدار زیادی از آن نیازی ندارند و حتی قیمت آنها نیز بالا است اما از آنجا که نام تجاری خود را دارند همچنان پیشرو در بازار هستند. مثلاً اتومبیل های پورشه
بدون شک تبلیغات در به کارگیری تعداد بیشتری از افراد کمک می کند. این باعث افزایش رول حقوق افرادی می شود که در این زمینه کار می کنند. این به جمع آوری درآمد بیشتر برای فروشندگان کمک می کند که آنها برای بهبود محصول و خدمات استفاده می کنند. اما برخی از تأثیرات بد تبلیغات بر چرخه تجارت نیز وجود دارد. گاهی اوقات ، مصرف کننده ممکن است کالای خارجی را بهتر از انتخاب مارک ملی پیدا کند. این قطعاً تولیدی را که ممکن است به نوبه خود تولید ناخالص داخلی کشور را تحت تأثیر قرار دهد ، تحت تأثیر قرار خواهد داد.
جنبه های اقتصادی توسط اصل فراوانی پشتیبانی می شود که می گوید تولید بیشتر محصولات و خدمات بیش از میزان مصرف است که کمک می کند تا اول مصرف کنندگان از گزینه هایی که دارند مطلع شوند و ثانیا به فروشندگان کمک می کند تا در یک فضای سالم و رقابتی با منافع شخصی خود بازی کنند.
برخی جنبه های مثبت و منفی تبلیغات در زمینه های اجتماعی وجود دارد. آنها به شرح زیر است.
اگر خریداران از آنچه در تبلیغات می بینند و پس از خرید آن محصول به دست می آورند ، رابطه بین خریداران و فروشندگان حفظ شود. اگر فروشنده در تبلیغات تصویری کاذب یا فریبنده و تصویری اغراق آمیز از محصول نشان دهد ، پس رابطه فروشنده و خریدار نمی تواند سالم باشد. اگر فروشنده تبلیغات خود را تمیز نگه دارد و تصویر درستی از محصول نشان دهد ، می توان این مشکلات را برطرف کرد.
جذب ذهن مشتری ، هدف اصلی این تبلیغات است. تبلیغات به گونه ای است که مصرف کنندگان حتی متوجه نمی شوند که تبلیغات در ذهن آنها تأثیر گذاشته است و این منجر به خرید محصولی می شود که حتی نیازی به آن ندارند. اما “همه تبلیغات همه مصرف کنندگان را تحت تأثیر قرار نمی دهد” ، زیرا اکثر مصرف کنندگان محصولات را براساس قیمت و نیاز خریداری می کنند.
تبلیغ کنندگان از تاکتیک های پف کردن ، حمایت از افراد مشهور و بازی احساسی استفاده می کنند ، و همین امر تبلیغات را چنان قدرتمند می کند که مصرف کنندگان طعمه های درمانده آن محصولات را خریداری می کنند.
این تبلیغات باعث می شود افراد فقیر محصولی را خریداری کنند که توانایی خرید آن را ندارند ، افرادی که عادت های بدی مانند سیگار کشیدن و نوشیدن را انتخاب می کنند و فقط به دلیل اینکه بازیگر مورد علاقه آنها این محصول را تأیید کرده است ، محصولاتی را خریداری می کنند. این امر در افزایش هزینه های کل جامعه و از دست دادن ارزش های خود ما تأثیر می گذارد.
برخی از تبلیغات به قدری توهین آمیز است که مورد قبول خریداران نیست. به عنوان مثال ، تبلیغات شلوار جین جین نشان می داد دختران لباس بسیار کمتری می پوشند و جذابیت جنسی دارند. این نوع تبلیغات به محصول واقعی ربطی ندارند. سپس Btu برخی تبلیغات وجود دارد که بسیار آموزنده هستند و اکنون توسط مردم پذیرفته شده اند. تبلیغات قبلی که اطلاعاتی در مورد قرص های جلوگیری از بارداری ارائه می دادند توهین آمیز تلقی می شد اما اکنون همین تبلیغات آموزشی و مهم تلقی می شوند.
این مطلب ادامه دارد…
منبع : managementstudyguide